سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال عبدالله بن الحسن با سیدالشهدا علیه‌السلام

شاعر : حسن لطفی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

حق بده خیلی هوایِ بوسه‌هایت کرده‌ام           از عموجان بیـشتر بابا صدایت کرده‌ام

عـمـه دسـتـم را گـرفـتـه بود امـا آمدم؛           فکرکردی که عمو جانم رهایت کرده‌ام


مقـتل مـأثـور هـسـتم غـارتِ گودال را           ازدحـامِ زخـم‌هـایت را روایـت کـرده‌ام

خواست تا دستت زند با دستِ خود نگذاشتم           پیـش تو اُفـتاد دسـتی که فـدایت کرده‌ام

پیشِ دادِ مادرت پیراهنت را کَند و بُرد           دید لشکـر آمدم خود را عـبایت کرده‌ام

هرچه می‌خواهند بر من می‌زنند و می‌روند           شُکر قدری از نوکِ نیزه جدایت کرده‌ام

خواستند از تو جدا سازند من را که نشد           آه شـرمـنـده اگر که جـابـجـایت کرده‌ام

آخرین تیرش کشید و حرمله نزدیک شد           دیدی وقتی که سپر خود را برایت کرده‌ام

سینه‌ام را سینه‌ات را عاقبت با زور دوخت           حنجرم را حنجرت را روی هم بدجور دوخت

نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر حذف شد! جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید



آخرش من را مُشبک کرده‌اند این نعلها           راضی‌ام خود را ضریحِ کربلایت کرده‌ام



من در آغوشِ توأم یا تو در آغوشِ منی           دیـدی آخـر جا مـیانِ بـوریایت کـرده‌ام



آنقدر من را کشیدند آخرش مَردی شدم           اینقدر گویم که در آغوش جایت کرده‌ام